::: سایت مذهبی عرفان:::

بنام خداوند مهربان

::: سایت مذهبی عرفان:::

بنام خداوند مهربان

دلنوشته ای جهت یاد کردن خدا

مگر میشود از یاد تو غافل بود؟(دلنوشته برای خدا)

صبح که میشود زندگی را با نام و یاد تو آغاز میکنم، چشم هایم را میشویم زیبا میبینم زیبایی هایت را.. مگر میشود زیبایی های تو را دید و از یادت غافل بود؟ مگر میشود زیر بارانت قدم زد و چشم ها را بارانی نکرد؟ مگر میشود زیبایی های طبیعتت را دید و تورا یاد نکرد؟ مگر میشود فکر و ذهن و خیال را اسیر زندانت نکرد؟ مگر میشود لحظه ای بی تو نفس کشیدن؟ مگر میشود لحظه بی هوای تو زندگی کردن؟ مگر میشود دل داشت ولی برای تو ننوشت؟ مگر میشود بی تو بودن را لحظه ای تصور کرد؟ مگر میشود بی تو بغض کرد بی تو گریست؟ مگر بی تو رنگ و بویی دارد شادی ها و غم ها؟ مگر بی تو مفهومی دارد گریه ها و خنده ها؟ مگر بی تو عطر و بویی دارد گل ها و باغچه ها؟ مگر جز تو دلیلی دارد دنیا و آدمها؟ مگر میشود بی تو حتی یک لحظه در عالم خیال قدم زدن؟ مگر میشود بی تو یک لحظه در دنیای شلوغ پرسه زدن؟ مگر میشود این همه زیبایی را دید و تو را یاد نکرد؟ مگر میشود این همه موهبت را دید و تورا شکر نکرد؟ مگر میشود لحظه ای قلم را بی تو حرکت داد؟ مگر میشود لحظه ای مهر و محبتت را فراموش کرد؟ مگر میشود قطره ای از لطفهایت را جبران کرد؟ مگر میشود بود و تو را یاد نکرد؟ مگر میشود زندگی را بانام تو آغاز نکرد؟ مگر میشود روزی صد مرتبه برای بخششت دعا نکرد؟ مگر میشود این دلم یک لحظه از یاد تو غافل شود؟





  • تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۳ | نویسنده : یورفان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.